ایملادریس

آخرین خانه ی دنج شرق دریا

دره ی پنهان ایملادریس یا آن طور که دیگران می شناسندش، ریوندل!
شهر شهر الف های برین است. مردم آزاد و خردمند و دوست دار هنر. الف ها همه دستی در بزرگی دارند. بزرگان دانش، بزرگان عقل، بزرگان جنگ، بزرگان شعر و بزرگان عشق..
یک الف باید عاقل باشد و سالم و مهم تر از هر دوی آنها عاشق

آخرین مطالب
نویسندگان



تا به حال نقش بازی کردی؟ نمی دانم، جوابت هرچه باشد به هر حال نقش بازی کردن هم یک جور هنرست و برای همین بازیگرها هنرمندند و چه کسی هست که نداند ما در این بازی همه بازیگریم!؟

کارگردان یا شاید هم نویسنده ی داستان ما گفت تو باید الروند نیم الف باشی و این نقش برای من شد. البته این نقش بازی کردن از آن نقش بازی کردن هایی که فکر می کنی نیست. الروند این داستان خودش ست، یک موجود افسانه ای از دل داستان های فانتزی شمشیر و جادو نیست. یک انسان ست که موهبتهایی آن چنانی در زندگیش دارد و به نام دیگری غیر از الروند نامیده می شود شاید تنها شباهتش با نقشش جوهره ی وجود باشد یا دست تقدیری که داستان های بعدی را می خواهد بنویسد.

در مجموع با خاطرات و تجربیات و علومی از گذشته، به سرزمین دیگری آمدم و دره ی پنهان را یافتم و خودم این شهر را پایه گذاشتم. ایملادریس، شهر علم و آرامش!

و اما می دانی دست تقدیر چه ها می کند؟ الروند در این شهر تنها نماند.. یارانی بهتر از جان در آردا یافته که همراهش هستند و او همراه آنهاست. یارانی که در ریوندل مسکن گزیده اند و روح الفی  تابناک آنها ریوندل را زیباتر از قبل خواد کرد.