کوچ به ریوندل
آمدیم باز. اما این بار تنهاتر از پیش٬ طولانیتر از پیش. اما نه ساکتتر.
آمدیم که بنویسیم از عشق٬ از دریا
بگوییم که چه کشتیها که به آب انداختیم و چه کشتیها که به آب خواهیم انداخت.
اما هنوز امید از دست نرفته جز ایلوواتار چه کسی میداند که در آهنگ نخستیم چه نواخته شده؟ بر آنیم که برآورده سازیم دعوت آن یگانه را٬ که بود پیش از این که بودن معنایی داشته باشد.
آخرین خانه دنج آیا توان مقابله دارد؟
آیا توان ایستادگی بر این پلیدی رو به رشد را داریم؟
آیا الدار توان مقابله با نیروهای ملکور را خواهند داشت؟
چه کسی میداند که اراده ایلوواتار و والار بر چه است. اما ما خواهیم کشید به یاد روشن درختان والینور. به یاد ژرفای نهفته در امواج اب.
و حال به دعوت لرد الروند باز به دور هم گرد آمدیم به امید جمع گشتن دوباره شورای سفید. به امید آنکه کلام ارو بر همگان برسد.
تا اراده ارو بر چه باشد.